
تعداد بازدید : 234
پهلوانی واقعی بدون فالوئر مجازی


سیدمناف هاشمی دبیرکل کمیته ملی المپیک هم جهان پهلوان تختی را الگوی جوانان و ورزشکاران ایران خواند تا بگوید: «جوانمردی و بزرگی وجود تختی در کمتر کسی دیده شده و به همین دلیل او تبدیل به یک الگو شده است. در کنار مردم بودن بزرگترین ویژگی جهانپهلوان تختی بود ووقتی از او سوال شد که بهترین مدالی که کسب کردهای کدام بود، در پاسخ گفت؛ من برای مردم کشورم مدال گرفتم و خوشحالی ناشی از کسب مدال که در دل مردم ایجاد میشود، از همه چیز برایم مهمتر است. به همین خاطر هم بود که تختی در همه عرصههای مردمی حضور داشت و به همین دلیل بین او و مردم صمیمیت ایجاد شده بود.» دبیرکل کمیته ملی المپیک با اشاره به برنامه کمیته برای برگزاری مراسم سده المپیک ادامه داد: «قرار بود در تاریخ ۵ شهریورماه و همزمان با سالروز تولد غلامرضا تختی، مراسم سده المپیک برگزار شود اما به دلیل همزمانی با بازیهای آسیایی هانگژو این مراسم به تاریخ ۵ بهمن ماه موکول شد. در این مراسم از موسیقی استاد انتظامی رونمایی میشود و صدای تختی که توسط عطاا... بهمنش ضبط شده بود و درحال حاضر در اختیار محمدیبقا قرار دارد، توسط ایشان رونمایی خواهد شد. برنامه جذابی در نظر داریم تا علاوه بر اینکه یاد و خاطره همه ورزشکاران و المپینها را زنده کنیم، از المپینهایی که در قید حیات هستند، قدردانی کنیم.» سخنگوی کمیته ملی المپیک همچنین تاکید کرد: سهشنبه این هفته در جلسه هیئت اجرایی درخصوص پاداش مدالآوران بازیهای المپیک ۲۰۲۴ پاریس تصمیمگیری خواهد شد.
طالقانی: تختی در کنار مردم و با آنها بود
محمدرضا طالقانی پیش کسوت کشتی درخصوص تختی گفت: «آقا تختی در میان مردم از محبوبیت ویژهای برخوردار است. هنوز بعد از ۵۶ سال مردم با اشتیاق از کمالات و مردانگی او میگویند. این نشان میدهد که آقا تختی در کنار مردم و متعلق به آنها بود. متاسفانه امروز ما کمتر شاهد کسانی مانند او هستیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 242
حماسه خراسانی ها در عملیات کربلای 5
گفت وگو با 3 رزمنده که از سخت ترین و پیچیده ترین عملیات دفاع مقدس می گویند

نقش آفرینی لشکر 5 نصر
لشکر 5 نصر از خراسان رضوی در عملیات کربلای پنج با 18 گردان پیاده و 10 گردان تخصصی حضور فعالی داشت که به فرماندهی محمد باقر قالیباف در خرمشهر مستقر بود. مهدی میرزایی یکی از رزمنده های زیرمجموعه این لشکر بود که آن زمان با 19 سال سن در واحد ادوات حضور داشت و حالا در 58 سالگی در قامت یک پیشکسوت دوران دفاع مقدس از حال و هوای آن روزها می گوید: «عملیات کربلای 5 به نوعی بزرگ ترین عملیات زمینی ایران علیه عراق محسوب می شود. این عملیات در منطقه شلمچه طراحی شده بود. نیروهای ما با توجه به عملیات کربلای 4 در منطقه حضور داشتند. به نوعی خیلی از نیروهای ادوات مستقر بودند و تعدادی هم به عقب برگشته بودند. اما قبل از آغاز عملیات کربلای 5 ، نیروها دوباره به منطقه اعزام و مستقر شدند. ما 25 روز قبل از عملیات در منطقه مستقر بودند. چون برای کربلای4 رفته بودیم. ما طی 45 روز این عملیات را پشتیبانی کردیم و در خط مقدم حضور داشتیم. حتی تعدادی از نیروها 15 روز پس از عملیات هم در منطقه حضور داشتند. عملیات کربلای 5 در فاصله کمی تا عملیات کربلای 4 آغاز شد. دشمن هم نقطه ضعفی به نام کانال پرورش ماهی داشت که یگان های مختلف از این طریق به دشمن حمله کردند و مواضع دشمن را گرفتند. در عملیات کربلای 5 از همان نقطه ضعف دشمن یعنی از موقعیت کانال پرورش ماهی استفاده کردیم. ساعت 1:35 دقیقه 19 دی ماه حمله را شروع کردیم .22 روز طول کشید تا عملیات به تثبیت برسد. برخی از گردان های پیاده در این مدت 45 روز ، دو تا سه مرتبه در عملیات شرکت می کردند. در کل هدف عملیات کربلای 5 رسیدن به شهر استراتژی بصره بود. ضعفی را که در کربلای 4 داشتیم، به نوعی در کربلای 5 جبران کردیم. دشمن دهها برابر ما در این عملیات آتش می ریخت ، اما بر اساس آمارهای رسمی که منتشر شده است ، دشمن حدود 30 هزار نفر تلفات و ایران کمتر از 6 هزار نفر شهید داشت.
حماسه لشکر 21 امام رضا(ع)
لشکر 21 امام رضا(ع) هم به فرماندهی سردار اسماعیل قاآنی در عملیات کربلای 5 نقش ویژه و حساسی داشت و نیروهای آن در خط مقدم حضور داشتند. «عباس زال» از رزمنده های این لشکر در آن زمان 19 سال داشت و حالا در قامت یک پیشکسوت 58 ساله به نقش آفرینی رزمنده های خراسانی در این عملیات اشاره می کند و می گوید: «رزمنده های لشکر 21 امام رضا(ع) دو ماه مانده به عملیات کربلای 5 در منطقه حضور داشتند. به نوعی آماده سازی قبل از عملیات در منطقه برعهده نیروهای واحد ادوات است که این کار به راحتی انجام شد. تقریبا شروع عملیات از نهر «عرایض» بود که انجام شد. این عملیات به نوعی یک جنگ تخصصی بود. دشمن در طول عملیات از حمایت قاطع کشورهای مختلف برخوردار بود. چرا که دشمن احساس خطر کرده بود و بهترین و مجهزترین سلاح ها را بهکار گیری کرد. عراقی ها در نقطه صفر مرزی که دارای جزایر مختلفی هم هست یک دژ مستحکم و عجیبی احداث کرده بودند که لایه های مختلف داشت. در این دژ کانال های بتنی و سنگرهای زیادی وجود داشت. جلوی آن هم مجهز به سیم خاردار بود. علاوه بر این ها پشت دژ هم سکوی تانک و تیربار تعبیه کرده بودند. واقعا طراحی جامع و کاملی بود و اصلا فکرش را نمی کردند که ایرانیها بتوانند از این لایه ها عبور کنند. این عملیات صرفا یک خط مقدم نبود. بلکه لایه های مختلفی داشت که هرچه جلوتر می رفتیم پیشرفته تر می شد. برای ما خیلی عجیب بود که توانستیم در این شرایط سخت و پیچیده موفق و پیروز شویم. این رزمنده دفاع مقدس در ادامه یادآور می شود:« ماموریت لشکر 21 امام رضا(ع) شکست خط جزیزه «بوارین» بود. یکی از طراحی ها این بود که پس از نیروهای اطلاعاتی ، نیروهای غواص جلو بروند و شکاف ایجاد کنند و خیلی هم موفق بودند. وی همچنین خاطرنشان می کند:خراسانی ها نقش بسزایی در این عملیات داشتند که واقعا افتخارآفرینی کردند.

لشکر ویژه شهدا هم از خراسان رضوی در این عملیات حضور داشت که بیشتر نقش پشتیبانی را داشت. سید تقی آل نبی رزمنده ای که در این عملیات 22 سال داشت، حالا در قامت یک پیشکسوت 59 ساله از علل موفقیت رزمنده های ایران در این عملیات سخت می گوید:«دشمن بعثی اشراف کامل بر نیروهای ما داشت. از تمام امکانات خاکی و آبی استفاده کرده بود.کانال مختلفی احداث کرده بود که لایه لایه و عبور از آنها خیلی سخت بود. تانک های آن ها به سمت نفر شلیک می شد. جنگ تک به تانک بود. خط شکن زرهی داشتند که مقاومت عجیبی داشت. اما کلید موفقیت ما در کربلای 5 به نظرم کربلای 4 بود. درست است که در عملیات قبلی شکست خورده بودیم، ولی دشمن تصور نمی کرد که ما از همان محل و معبری که شکست خوردیم دوباره حمله کنیم. پیروزی که رقم خورد امام خمینی(ره) برای رزمنده ها پیام فرستادند.دشمن در عجب بود و باور نمی کرد که ایرانی ها ازموانع سخت عبور کنند و به بصره برسند. ما تا نزدیکی باغ کشاورزی بصره پیش رفته بودیم. حتی جزیره بوارین را هم گرفته بودیم. ارزش نظامی عملیات کربلای5 در طول دوران دفاع مقدس نمونه نداشت. بصره نقطه استراتژیک کشور عراق است. مرکز اقتصادی عراق است. دشمن وقتی این شکست را دید خیلی ترسید. برای همین خیلی انرژی گذاشت تا از دست ندهد. آل نبی در ادامه سخنان خود به دلایل موفقیت این عملیات اشاره می کند و می گوید:« به نظرم طراحی و شناسایی در این عملیات خیلی دقیق بود. به حدی که لشکر زرهی دشمن زمین گیر شده بود. دشمن هم آگاهی دقیقی داشت و به آن ها از نظر نظامی کمک های خیلی خوبی می شد. جنگ ما در برابر دشمن ضعیفی نبود. عراق زرهی داشت که آن زمان در خاورمیانه نمونه نداشت. اما در این شرایط نیروهای ایرانی توانستند به پیروزی دست یابند که جهان به حیرت درآمده بود.

رزمندگان سپاه اسلام برای آزادسازی مناطق تحت اشغال و دفع تجاوز دشمن ساعت ۱:۳۰ بامداد ۱۹ دی سال ۱۳۶۵ عملیات «کربلای ۵» را با رمز «یا زهرا(ع)» در منطقه شلمچه و شرق بصره آغاز کردند. از این عملیات که بسیار پرهزینه و پرتلفات بود به عنوان آغازی بر پایان جنگ ایران و عراق یاد میشود. در این عملیات که 43 روز به طول انجامید ۴۲ هزار و ۷۰۰ نفر از نیروهای دشمن کشته، زخمی و اسیر شدند و در طول مدت عملیات، نیروهای نظامی ایران به مرز شهر استراتژیک بصره رسیدند. در عملیات «کربلای ۵» نیروهای ایران به لحاظ مقاومت و جنگندگی دشمن در شرایط بسیار دشوار و پیچیده ای قرار داشتند، چون منطقه عمومی شرق به دلیل اهمیت سیاسی و نظامی همواره جایگاهی قابل توجه در اندیشه طراحان جنگ داشته است.
قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) به عنوان پایگاه مرکزی عملیات کربلای ۵ انتخاب شده بود و قرارگاههای کربلا، نجف و قدس هم در کنار این قرارگاه، مسئولیت راهنمایی و ساماندهی نیروها در جریان عملیات را برعهده داشتند. براساس شواهد موجود و اظهارات فرماندهان، مهم ترین هدف تعریف شده برای گردانها تثبیت موقعیت ایران در شلمچه بود. نیروهایی که در محورهای مختلف عملیاتی به سوی شلمچه در حرکت بودند، صبح به منطقه هفت دهنه رسیدند. غافلگیری رژیم بعث از این حمله نظامی عیان بود، یگانهای پراکنده در بخشهای مختلف با عجله به سمت شلمچه روانه شدند اما در جلوگیری از الحاق نیروها در دهنه کانال پرورش ماهی ناکام ماندند. روز دوم عملیات تبادل آتش و پاتکهای سنگین بین نیروهای ایرانی و عراقی ادامه یافت، اما مقاومت رزمندگان ایران، اجازه موفقیت به نیروهای عراق را نداد.
در شب سوم عملیات، پل بوبیان، بخشی از جاده آسفالته در جنوب کانال پرورش ماهی، پل دوم و نیز مواضع هلالی شکل نوک کانال به تصرف نیروهای قرارگاه کربلا درآمدند. نیروهای قرارگاه نجف نیز ضمن تصرف سومین موضع هلالی شکل، روی دژ مرزی پیشروی کردند. همچنین نیروهای قرارگاه قدس حرکت خود را در شرق نهر دوعیجی آغاز کردند و ضمن پاکسازی مواضع هلالی شکل سوم و چهارم، به جاده شلمچه دست یافتند. در دو روز نخست عملیات شدت غافلگیری دشمن به اندازه ای بود که بصره توپ باران شد و بسیاری از استحکامات عراق یا نابود شد یا به تصرف ایران درآمد.
نبرد در روز پنجم عملیات شدیدتر شد؛ پیشروی نیروهای ایرانی، آهسته و محدود اما تاثیرگذار بود، به گونه ای که در این روز، عراقیها کانال جاسم را تخلیه کردند. نیروی هوایی عراق که بازوی اصلی صدام در پیشروی بود، این بار با موشکهای پرتاب شده از سوی جمهوری اسلامی کارایی پیشین خود را از دست داد و دیکتاتور عراق روزهای عملیات کربلای ۵، عصبانیترین رهبر جهان بود و اخراج و تنزیل درجه و اعدام فرماندهانش نشانه های این عصبانیت.
یک ماه پس از آغاز عملیات کربلای ۵، بسیاری از اهداف عملیات محقق شد و نیروهای نظامی ایران در مناطق دریاچه پرورش ماهی، جزیرههای امالطویل، رودخانه جاسم و کانال آبیاری، مستقر بودند. هدف اصلی رسیدن به بصره بود؛ این هدف بغداد و متحدان شرقی و غربی را به وحشت انداخته بود. شدت حملات به نیروهای ایرانی افزایش قابل توجه یافت و در بحبوحه این عملیات، ایران یکی از مهم ترین و نامدارترین سرداران خود شهید حسین خرازی را از دست داد.
سرعت خیره کننده رزمندگان در حمله به دشمن، سامان دهی عبور نیروها از مناطقی بسیار دشوار با وجود حملات سنگین دشمن، همراهی و هماهنگی و انعطاف پذیری تمام نیروهای حاضر در این عملیات از مهم ترین دلایل ذکر شده موفقیت آن در بسیاری از منابع نظامی و خاطرات فرماندهان است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 309
ساحرههای قجری و مستورانی!
اندیشه فولادوند و رابعه اسکویی در سریال «رحیل» و «مستوران 2» حضور متفاوت و بازی خوبی داشتهاند


بیتاج/ رحیل
اندیشه فولادوند در سریال «رحیل» ساخته مسعود آبپرور و رامین عباسیزاده نقش جادوگری به نام «بیتاج» را برعهده دارد. او و همسرش «زمان» (حمیدرضا آذرنگ) با همدستی یکدیگر نقشههایشان را برای به دست آوردن مقام و منصب پیش میبرند. «زمان» مرد بدنامی است و فرزند یک جلاد بوده و «بیتاج» نیز ساحره است، بنابراین کسی به آنها علاقهمند نمیشود تا زندگی زناشویی معمولی داشته باشند و صاحب فرزند شوند. رابطه آنها نوعی رابطه قراردادی است. «بیتاج» با فریب افراد و جادوگری تلاش میکند به «زمان» کمک کند تا به خواستههایش برسد و «زمان» نیز به پشتوانه او و حیلهگریهایش و البته خوشخدمتی خودش، در نظمیه به مقام و منصب رسیده است. «بیتاج» گاهی موفق میشود با حیله، جادو و سوءاستفاده از اعتقاد زنان دربار به خرافات، نقشههایش را عملی کند. در نهایت دیدیم که برای دست پیدا کردن به دره التاجی که نزد «محا» بود، سحر و جادو کمکی به او نکرد و قدرت عشق «زمان» به «محا» بالاتر از هر سحر و جادویی نقشههایش را نقش بر آب کرد و در نهایت «بیتاج» پیروز قصه نیست. «بیتاج» در مقایسه با «طلا» و «ننه آشوب» گریم سنگینی ندارد.
بازی خوب اندیشه فولادوند
نقش «بیتاج» به دلیل پیچیدگیهایش، نقش چالشبرانگیزی برای اندیشه فولادوند بوده و این بازیگر نیز با موفقیت از این چالش عبور کرده است. او در سکانسهایی که «بیتاج» مشغول سحر و جادو است، رفتارهای عجیب و غیرقابل کنترلی دارد. اندیشه فولادوند سعی کرده با لحن خود و قهقهههای شیطانیاش، خباثت و حیلهگری کاراکترش را نشان بدهد و گاهی به تناسب موقعیت نیز مظلومنمایی میکند و با معصومیتی ساختگی افراد را فریب میدهد. نتیجه تلاش او برای به تصویر کشیدن کاراکتر «بیتاج» موفقیتآمیز بوده، این کاراکتر به عنوان شخصیتی ترسناک و خبیث نزد مخاطب پذیرفته میشود.
طلا/ مستوران 2
رابعه اسکویی نقش ساحره شهر «مستوران» به نام «طلا» را برعهده دارد. به دلیل فضای افسانهای «مستوران»، «طلا» در مقایسه با «بیتاج» قدرت بیشتر و نقش تعیینکنندهای دارد. به عنوان مثال او به کمک سحر و جادو توانست «دوال پا» را تبدیل به انسان کند. «طلا» شخصیت منفی داستان است و به کاراکترهای شرور قصه نیز کمک میکند. او به خدمت «کیاوش» مشاور حاکم «مستوران» درآمده تا نقشههای پلید او را برای ازدواج با دختر حاکم و دستیابی به پست و مقام، عملی کند. معمولا سحر و جادوی او کارساز است، اما قهرمان قصه «لطفعلی» با هوش و ذکاوت خود موفق میشود موانعی بر سر راه آنها ایجاد کند. «طلا» از نظر گریم و طراحی لباس، کاراکتر متفاوتی است. موهای بلند و زیورآلات عجیبی از سر و صورت او آویزان شده و لباسهای چندلایه و سنگین این شخصیت نیز جذاب است.
حضور متفاوت رابعه اسکویی
رابعه اسکویی با ایفای نقش «طلا» در «مستوران»، شانس بازی در متفاوتترین نقش کارنامه خود را پیدا کرده و موفق شده متناسب با این شخصیت منفی، حضور متفاوتی در این نقش داشته باشد. این بازیگر نیز هنگام سحر و جادو تلاش میکند به واسطه حالت غیرعادی چهره خود، به عنوان ساحرهای که انرژیهای عجیب و غریبی دریافت میکند، باورپذیر باشد. رابعه اسکویی برای ایفای نقش «طلا» دچار اغراق نمیشود و در دام نمایشی شدن کاراکتر خود نیفتاده است. گریم و طراحی لباس خوب این بازیگر نیز کمک زیادی به باورپذیری او کرده است.
ننه آشوب/ جیران
بهناز نازی هم مانند اندیشه فولادوند، تجربه ایفای نقش یک ساحره و جادوگر در دوران قاجار را داشته است. این بازیگر در سریال «جیران» نقش جادوگری به نام «ننه آشوب» را برعهده داشت. او برخلاف «بیتاج» و «طلا»، یار و همراه شخصیتهای منفی قصه نبود. «ننه آشوب» قدرت دیدن آینده را داشت و از موضوعات غیب مانند قاتل فرزند «جیران» آگاه بود و به دلیل همین تواناییهایش کاراکترها را از رازهای پنهانی آگاه میکرد. طلسم «ننه آشوب» راهگشای «جیران» و «سارای گرجی» بود و بسیاری از کاراکترهای قصه برای رسیدن به اهدافشان سراغ «ننه آشوب» میرفتند. بهناز نازی در نقش این شخصیت بازی خوبی داشت و کاراکتر خوفانگیزی را به نمایش گذاشت. چهره و ظاهر «ننه آشوب» نیز مانند «طلا» عجیب و متفاوت بود.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 306
مرد عنکبوتی و عنکبوتهایش!
گفتوگو با «علیرضا زمانی» که کارش پیداکردن گونههای جدید و ناشناخته عنکبوت و ردهبندی جانوری است و کتاب «راهنمای میدانی عنکبوتها و عقربهای ایران» را هم نوشته است


به احتمال زیاد اولین سوال شما هم این است که چرا عنکبوتشناسی؟ مگر عنکبوت چه ویژگی خاصی دارد؟ دکـــــتــــــر زمانی اینطور پاسخمیدهد: «علاقه من به عنکبوتها به دوره کودکی برمیگردد زمانی که 6، 7سال داشتم و بیشتر وقتم را با پیداکردن و جمعآوری جانوران مختلف و موجودات زنده در باغچه حیاط و اطراف خانهمان میگذراندم. بین آن موجودات، عنکبوتها برای من جذابیت بیشتری داشتند. به عنکبوتها و رفتارشان نگاهمیکردم، به ویژگیهای ظاهری و تفاوتهایی که با هم دارند و همه آنها را یادداشتمیکردم. چند سال بعد اتفاقی، یک گونه عنکبوت را پیداکردم که زهرش از نظر پزشکی برای انسان خطرناک است. در اینترنت بین مقالهها جستوجو کردم، با چند جانورشناس دانشگاهی مکاتبهکردم و فهمیدم این گونه از عنکبوت تابهحال گزارش نشدهاست. بعدها وقتی دبیرستان میرفتم به توصیه دبیر زیستشناسیام، تصمیمگرفتم عنکبوتشناسی را به شکل حرفهای مطالعهکنم. برای همین وارد رشته زیستشناسی شدم. حالا چرا عنکبوتها؟ آنها یکی از بزرگترین گروههای زیستی از بین راستههای جانوری از نظر تعداد گونهها و در ردیف ششم قرار میگیرند. بیش از 51هزار گونه عنکبوت در دنیا شناساییشده است و تخمین زدهمیشود که شاید بیش از 120هزار گونه باشند چون هنوز گونههای زیادی مانده که باید شناساییشوند. تنوع زیادی در رنگ، اندازه و نحوه زندگی در آنها دیدهمیشود. برای مثال اندازه بدن کوچکترین عنکبوت دنیا کمتر از 4/0میلیمتر است که در کلمبیا زندگیمیکند. بزرگترین عنکبوت دنیا در لائوس است که با احتساب پاهایش بیش از 30سانتیمتر است یا سنگینترین آنها از آمریکای جنوبی است که به 170گرم هم شاید برسد. عنکبوتها تاریخچه تکاملی قوی دارند و بیشتر فسیلهایشان از دوره کرتاسه به جلو است. همینطور بلندارتفاعزیستترین جانور دنیاست که تقریبا دایم در ارتفاع بالا زندگیمیکند.»
وای! ما از عنکبوتها میترسیم
این عنکبوتشناس دهههفتادی میگوید شغل عنکبوتشناسی برای مردم خیلی جالب است چون بهطور معمول با کسی که کارش کشف گونههای عنکبوتیان باشد، ملاقات نمیکنند. برایشان جالب است که این شغل وجوددارد و به خاطر اینکه عنکبوتهراسی یکی از شایعترین انواع جانورهراسیها در دنیاست و بخش زیادی از مردم با آن درگیر هستند، برای خیلیها قابلدرک نیست که یک فرد ممکناست زندگی خودش را وقف مطالعه در اینباره کند. او واکنش مردم را وقتی میفهمند او یک عنکبوتشناس است، اینطور توصیفمیکند: «بیشتر میترسند، وقتی صحبتش پیشمیآید و بیشترین واکنش وقتی شغلم را میفهمند، این است که وای! ما خیلی از عنکبوتها میترسیم. متاسفانه بیشتر واکنشها بین انسان و عنکبوت از نوع ترس و انزجار است. در حالی که به طور کلی عنکبوتها آسیبی برای انسان ندارند. از بین 50هزار گونه عنکبوتی که تا الان شناساییشدهاند، زهر حدود 300گونه میتواند برای انسان خطرناک باشد. حتی همین گونهها ممکناست سالها در اطراف منازل زندگیکنند و به انسان هیچ آسیبی نرسانند. حتی موردی گزارششد که چند هزار عنکبوت از یک گونه خطرناک را از یک خانه جمعآوریکردند بدون این که هیچ نوع گزشی برای یکی از اعضای آن خانواده پیش آمدهباشد.»

بیشتر کسانی که از عنکبوتها میترسند و آن را میکشند ترسی از گزش یا آسیب ندارند بلکه صرفا میترسند یا از عنکبوتها خوششان نمیآید چون عنکبوت هستند. اینها یک سری دلایل روانشناسی دارد؛ این که بیشتر عنکبوتها رنگ قهوهای یا تیره دارند بدنشان پشمالو و تعداد پاهایشان زیاد است. سریع رفتار میکنند، حرکتشان بعضا غیرقابل پیشبینی است و فرم پاهایشان زاویهدار است و انسانها فرم انحنادار را ترجیحمیدهند.» زمانی با این مقدمه درباره این که چرا مردم به محض دیدن عنکبوت حتی اگر کوچک باشد، آن را میکشند، میگوید:«عنکبوتها اگر در خانه ما باشند صرفا دارند برای لانه خودشان تور میبافند، در همان تور زندگی میکنند و از آن خارج نمیشوند. حداقل عنکبوتهایی که تورساز هستند خارج از محیط تور نمیتوانند شکارکنند در نتیجه برای ما مشکلی ایجادنمیکنند. برای همین بهتر است با آنها مهربانتر رفتارکنیم. بد نیست بدانیم از کیسه تخم هر عنکبوت ممکن است چند دَه یا چند صد بچهعنکبوت بیرونبیاید اما تعداد خیلی کمی از آنها شاید زیر 10 تا به سن بلوغ برسند. در نتیجه کاش با آنها مهربانتر باشیم.»

رشته کم بود که رفتی جانورشناسی؟ هیچ رشتهای قبول نشده رفته جانورشناسی! دانشجویان و دانشآموختههای جانورشناسی از این جملهها زیادمیشنوند. از زمانی درباره اهمیت این رشته میپرسم که میگوید :«رشته جانورشناسی به صورت کلی شاخهای از زیستشناسی است که با مطالعه جانوران زنده و منقرضشده سروکار دارد. آناتومی، فیزیولوژی، ترکیبشناسی، ژنتیک، اکولوژی و تمام ویژگیهایی که به جانوران برمیگردد زیرمجموعه این رشته هستند و افراد ممکن است در یک حوزه به خصوص از جانورشناسی متمرکزشوند. به عنوان مثال رشته خودم ردهبندی جانوری است که به آن «تاکسونومی» (آرایهشناسی) میگویند که با ردهبندی موجودات زنده در ارتباط است. متاسفانه در ایران جانورشناسی هنوز به جایگاه خودش نرسیدهاست. این رشته ممارست، پشتکار و صبوری زیادی میخواهد. کسب درآمد در آن مشکل است چون برای پروژههای آن حداقل وقتی تعریفمیشوند دیدگاه عملکردی نیست و همیشه یک سوال هست که خب چه فایدهای دارد. بههمین دلیل جانورشناسان و پژوهشگران به خاطر خود علم به سراغ این رشته میروند. برای مثال من تنها موقعیت شغلی که دارم مربوط به دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی است و به همین دلیل، زیاد روی آنها سرمایهگذارینمیشود. اما جانورشناسی رشته مهمی است و با این که ذات علوم پایه دارد ولی در موارد زیادی مانند تاکسونومی به اقتصاد، حل مسائل جنایی و کشاورزی کمک کردهاست و باعثشده پولهای زیادی هدرنرود.»

«نامگذاری جانوران از یک سری قواعد پیروی میکند که این مجموعه قوانین در(International Code of Zoological Nomenclature) یا به اختصار ICZN ذکر شدهاست. در مورد انتخاب نام گونهها تقریبا میشود گفت دست محققان در این زمینه باز است و میتوانند هر اسمی که میخواهند روی گونه جدیدشان بگذارند. صرفا این اسم نباید جنبه توهینآمیز داشتهباشد. من عنکبوتهایی را که شناساییکردم به روش های مختلفی نامگذاریکردم؛ خیلیها را به خاطر محلی که آن را در آن کشفکردم، یک جا به خاطر یک ویژگی ظاهری مشخص یا زیستگاه خاصی که داشتهاست، بعضی از عنکبوتها را به اسم افرادی که به نوعی به جانورشناسی کمککردند و حتی اسم هنرمندان. البته بعضی گونهها را بر اساس اسامی ایرانی نامگذاری میکنیم که این ایده بعد از ما در کشورهای دیگر هم رایجشد و از آن استفادهکردند.»

«مطالعات علمی من روی عنکبوتهای ایران 10سال پیش شروعشد و ما طی یک دهه توانستیم تعداد گونههای شناختهشده را دوبرابر کنیم. حدس خود من این است باید تعداد عنکبوتهای ایران بیش از 2هزار گونه باشد؛ و هنوز به کمتر از نصف آنچه واقعا در طبیعت ایران وجود دارد، نرسیدیم. در مطالعاتمان حدود 150 گونه را برای اولینبار به دنیای علم معرفیکردیم. میخواهم یک سری ویژگی جالب از عنکبوتهای ایرانی را بگویم. برای مثال در ایران عنکبوتی داریم که غارزی است و برای زندگی در غار وفقپذیری پیداکرده. بهطور کلی فاقد چشم است، بدنش رنگدانه ندارد و پاهایش کشیده است. گونه دیگری داریم که نمونههای آن را از ناحیه جزرومدی خلیج فارس و دریای عمان جمعآوریکردم. این گونه تمام دوره زندگی خودش را درون حفرههای مرجانهای شکسته میگذراند. وقتی آب بالا میآید دریچه حفره خودش را می بندد تا آب وارد نشود و یک حباب شکلبگیرد و وقتی جزر میشود از آن حباب بیرون میآید. عنکبوتهایی هم داشتیم که از نظر پراکنش جالب هستند. گونهای در شرق ایران وجوددارد که بیش از 4هزار کیلومتر با نزدیکترین خویشاوند شناختهشده خود (در کنیا) فاصله دارد. عنکبوتهایی داریم که در کویر لوت زندگیمیکنند و دمای زیستگاهشان بیش از 80درجه سانتیگراد است. گونهای داریم که با احتساب پاهایش علاوه بر بزرگترین عنکبوت ایران، در خاورمیانه هم بزرگترین است و در جنس ماده به حدود 15سانتیمتر میرسد. در کل تنوع خوبی از عنکبوتها در ایران داریم و خیلی خیلی در این زمینه جای کار و مطالعه است.» اینها صحبتهای زمانی درباره عنکبوتهای ایران و ویژگیشان است.

شاید اسم عنکبوت بیوه سیاه را شنیدهباشید. عنکبوتی که زهر آن 15برابر مرگبارتر از مارزنگی است و گونههایی از آن در ایران هم گزارش شدهاست. این عنکبوت زمانی سلاحش را استفادهمیکند که فکرکند واقعا در جایی گیرکرده و راه فرار ندارد. از این عنکبوتشناس پرسیدیم این موجودات چه زمانی ترسناک میشوند و آیا در موقعیتی بودهاست که واقعا از عنکبوتها بترسد؟ پاسخ او این است :«به نظرم عنکبوتها هیچ وقت ترسناک نمیشوند. ترس زمانی پیشمیآید که از ناآگاهی بیاید. اگر ما یادبگیریم که چه این موجودات را دوست داشتهباشیم چه دوست نداشتهباشیم، موجوداتی هستند که در اطراف ما وجوددارند این ترس کمتر میشود. برای مثال تخمین زدهمیشود کمتر جایی در خشکی است که بیشتر از 3متر با عنکبوت فاصله داشتهباشید و آنها همیشه در اطراف ما هستند. به جای این که از عنکبوتها بترسیم، فرارکنیم یا بکشیم بهتراست یادبگیریم و بیشتر بدانیم. حداقل چیزی که تجربه من نشانداده، این است که اگر ما راجع به این موجودات و زندگیشان یادبگیریم و آنها را بشناسیم خیلی سریع حس ترس و انزجارمان اگر به عشق و علاقه تبدیلنشود حداقل به شگفتزدگی منجر میشود. آن وقت میتوانیم با مسالمت در کنارشان زندگیکنیم و از بودنشان کنار خودمان لذت ببریم و دیگر حس تنفر و انزجار را نداشته باشیم تا امروز در موقعیتی گیر نکردم که از آن ها بترسم چون موجودات بسیار دوستداشتنی و محترمی هستند.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 244
مهاجرت مجازی برای کار

«مهاجرت مجازی برای کار» شاید اگر چه هنوز عبارت نامانوس و دور از ذهنی حداقل برای ما و مسئولان ما باشد اما حتما در سال های آینده آسیب هایش دامن کشور ما و دیگر کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته را خواهد گرفت. آسیبی که اکنون زنگ خطرش به صدا در آمده و باید گوش شنوایی برای شنیدنش باشد! کماشبتوان گفت جدی ترین زمانی که بنگاه های اقتصادی بزرگ دنیا از «دورکاری» به معنی واقعی کلمه بهره بردند و در کنار نقاط ضعف، کاهش هزینه ها و دیگر مزایای آن را احساس کردند، دوران اوج گیری و همه گیری ویروس کرونا بود. مزیت های استفاده از دورکاری برای کارفرمایان باعث پرورش و رشد این ایده شد که می توان از یک نیروی انسانی بهره برد در حالی که در کشور دیگری زندگی می کند!
البته واضح است که «مهاجرت مجازی» اکنون تنها برای کسب و کارهایی که قابلیت دور کاری دارند و همچنین برای کشورهای دارای زیرساخت ارتباطی و فناوری قوی امکان پذیر است اما در عصری که هوش مصنوعی روز به روز قدرت نمایی بیشتری می کند و رفته رفته بر سایر صنوف و حِرف سایه می اندازد، هیچ بعید نیست که مهاجرت مجازی بتواند از طریق هوش مصنوعی و بهره مندی از ربات های پیشرفته، شامل نیروهای انسانی دیگر نیز بشود که حضور فیزیکی شان در محیط کار ضروری است.
به هر حال چه بخواهیم، چه نخواهیم، در سال های پیش رو «به کارگیری نیروی انسانی فراسرزمینی» از جمله نیازهای ضروری بازارهای جهانی خواهد بود. شرکت های بزرگ اقتصادی به نیروی انسانی خلاق، نوآور، فناور و مسلط به دانش روز احتیاج دارند، آن ها با ایجاد فضای رقابتی برای به دست آوردن نیروی مورد نیاز خود تلاش خواهند کرد و برنامه ها و پیشنهادهای اغوا کننده ای عرضه می کنند تا بتوانند دانش آموختگان و نخبگان را از اقصی نقاط جهان جذب کنند. اتفاقا نمونه اش همین بیخ گوش خودمان است، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون با صرف هزینه های میلیاردی و تبلیغات گسترده، طرح ها و پروژه هایی را پیش می برند که می تواند موج جدیدی از درخواست ها برای انواع مهاجرت به منظور کار به این کشور را افزایش دهد.
در مقابل، کشور ما ایران در سال های اخیر همواره گرفتار معضلی به نام فرار مغزها بوده است. طبق آن چه در آخرین داده های سالنامه مهاجرتی ایران ذکر شده، کشور ما در میان 232 کشور جهان از منظر شاخص مهاجرفرستی رتبه ۵۴ را در سال 2020 در اختیار داشته است. به فرض ثابت بودن این رتبه در سال 2024 وضعیت وقتی نگران کننده تر می شود که بدانیم میل بازگشت دانشجویان و متخصصان به کشور، رقم پایینی است!
در شرایط بغرنج کنونی، نگرانی از فرار مغزها، کوچ نخبگان و خالی شدن دانشگاه ها و بنگاه های کسب و کار از متخصصان و نیروهای ویژه، پدیده «مهاجرت مجازی» نیز می تواند شرایط را وخیم تر از قبل کند!
افزایش هزینه های مهاجرت فیزیکی و قوانین بعضا سخت گیرانه برخی کشورها در ارائه اقامت دایم از یک سو و از سوی دیگر افزایش تورم در کشور، تناسب نداشتن دستمزد نیروی متخصص به موازات افزایش هزینه های زندگی، برخوردار نبودن از برخی خواسته های مدنی و اجتماعی و ... از مهم ترین عواملی هستند که می تواند نیروی متخصص ایرانی را به مهاجرت مجازی سوق دهد. به بیان دیگر نیروی کاری در ایران زندگی می کند، اما برای کارفرمای داخلی کار نمی کند، او با ارز خارجی درآمد کسب می کند و به ریال ایران خرج می کند، آن هم بدون پرداخت مالیات و رها شده از قید و بند اداری و تعهدهای معمول در کشور!
هر چند گرفتار شدن در باندهای کلاهبرداری، بیگاری کشیدن و پرداخت نکردن حقوق با توجه به تحریم های بانکی از ریسک های کار مجازی برای کارفرمای خارجی است اما واقعیت آن است که برای نیروی متخصص، مزایای مهاجرت مجازی به معایبش می چربد. لذا آن چه باید مسئولان و متولیان را از هم اکنون به فکر وا دارد، مهیا کردن شرایط برای ماندگاری واقعی نیرو های متخصص در کشور است.
بهبود فضای کسب و کار، پرداخت دستمزدهای رقابتی، برخورداری از بیمه و مزایای رفاهی متناسب و حذف برخی قوانین دست و پا گیر از جمله این اقدامات است. چرا که طبق آخرین نظرسنجی ها، انگیزه 70 درصد از دانشجویان و متخصصان ایرانی برای مهاجرت به کشورهای بیشتر توسعه یافته، «مشکلات اقتصادی» عنوان شده است. به عبارت دیگر ما اگر بتوانیم شرایط دستمزد نیرو های ویژه را به گونه ای در نظر بگیریم که قابلیت رقابت با دیگر کشورها را داشته باشد، در عمل از بسیاری ازمهاجرت های نخبگان جلوگیری کرده ایم. هر چند در تنگناهای اقتصادی فعلی، شرایط سخت کارفرما و کارآفرینان را هم باید در نظر داشت و دولت بایدبا مشوق هایی نظیر اعمال برخی معافیت ها از گروه های خاص همچون شرکت های دانش بنیان و ... حمایت بیشتری کند. از سوی دیگر بنگاه های اقتصادی نیز باید همراه با پیشرفت فناوری، در صورت نیافتن نیروی داخلی، شرایط رقابتی لازم برای جذب نیروی متخصص خارجی از طریق «مهاجرت مجازی» را دارا باشند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 331
عقب نشینی صهیونیست ها از شمال غزه
همزمان با تحرکات دیپلماتیک بلینکن در منطقه با هدف جلوگیری از دامنه جنگ در غزه، الجزیره نوشت: ارتش اسرائیل از مناطق مسکونی شمال غزه خارج شد


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 197
بی مهری دولت به نجات کشف رود!
حیاتی ترین پروژه برای ساماندهی فاضلاب کشف رود فقط یک دهم از اعتبارات دولتی را دریافت کرده و وعده تزریق 53 میلیارد تومان تسهیلات برای تسریع در ساخت آن هم بعد از یک سال هنوز محقق نشده است!

سال ها هنوز بسته نشده است. کشف رود دارد در مرداب تباهی فرو می رود، اما مسئولان و متولیان امر با تخصیص ندادن اعتبارات کافی و تاخیر در عملیات اجرایی به تماشای این فاجعه زیست محیطی نشسته اند. تصفیه خانه سپتاژ به عنوان یکی از حیاتی ترین پروژه ها در نجات کشف رود که قرار است با احداث آن بساط فاضلابهای تانکری را که هر روز در کشف رود تخلیه می شود، جمع کند، لنگ همین وعده های محقق نشده است؛ حدود چهار سال از زمان تصویب بودجه 160 میلیاردی برای احداث تصفیه خانه سپتاژ میگذرد، اما با گذشت این زمان کمتر از 10 درصد این اعتبار تخصیص پیدا کرده است! به گزارش «خراسان»، این بی مهری های دولت و نادیده گرفتن اعتبارات کافی برای نجات کشف رود به همین جا ختم نمیشود. دی ماه سال گذشته نیز معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست کشور که به تماشای فاجعه کشف رود آمده بود، به شهرداری مشهد ضربالاجل داد که 6 ماه دیگر تصفیه خانه سپتاژ را آماده
می خواهد. همان زمان اعلام شد که «با
پیگیری های انجام شده و متعاقباً سفر معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، حسب دستور وی و پیگیری و تصویب از صندوق ملی محیط زیست کشور، مبلغ 53 میلیارد تومان توسط صندوق ملی محیط زیست برای تکمیل تصفیه خانه سپتاژ از طریق بانک عامل، در اختیار شهرداری مشهد قرار خواهد گرفت.» این در حالی است که حدود یک سال از این ماجرا میگذرد و هنوز این 53 میلیارد تومان برای تکمیل تصفیه خانه سپتاژ و جمع کردن بساط فاضلاب های تانکری جاری در کشف رود، در اختیار شهرداری مشهد قرار نگرفته است. این وعده های تحقق نیافته خودش قوز بالا قوزی برای نجات کشف رود شده است. وعده شهردار مشهد هم که اعلام کرده بود تا پایان سال 1402 تصفیه خانه سپتاژ به بهره برداری خواهد رسید، عملا محقق نخواهد شد چرا که مدیرعامل سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری مشهد ابراز امیدواری کرد که شاید در 6 ماه دوم سال 1402 شاهد بهره برداری از این پروژه حیاتی برای نجات کشف رود باشیم. همه این تعلل ها و سرعت کند تکمیل این پروژه در حالی است که ابعاد این فاجعه زیست محیطی آنقدر گسترده است که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور در دی ماه سال گذشته درباره این وضعیت اسفبار اظهار کرده بود: «ما به عنوان مسئولان حق نداریم در ۴ هزار هکتار زمین کشاورزی اطراف کشف رود سم وارد سفره مردم کنیم، این جنایت است.» علاوه بر این طی روزهای اخیر نیز کمپینی برای ساماندهی فاضلاب های کشف رود در فضای مجازی آغاز شده و در حال پیگیری است.
فقط حدود یک دهم از اعتبارات دولتی پرداخت شده است
حسین مختاری، مدیرعامل سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری مشهد که مسئولیت ساخت و بهره برداری از پروژه تصفیه خانه سپتاژ را بر عهده دارد، در پاسخ به وضعیت پیشرفت این پروژه به «خراسان» می گوید: تصفیه خانه سپتاژ کشف رود حدود 50 درصد پیشرفت فیزیکی دارد، قرارداد این پروژه در سال 1399 حدود 70 میلیارد تومان بود و کار شروع شد، در آن سال ها در دولت بودجه ای حدود 160 میلیارد تومان برای کشف رود تصویب و قرار شد این بودجه به شهرداری مشهد هم به عنوان فرماندهی نجات کشف رود تزریق شود. متاسفانه از این ۱۶۰میلیارد تومان در سال های گذشته تاکنون ۱۵میلیارد تومان تخصیص داده شده است! یعنی حدود یک دهم. بنابراین هر کاری انجام شده با هزینه شهرداری بوده است. وی می افزاید: تاکنون با تعدیل، حدود 80 میلیارد تومان آنجا هزینه کردیم و پیشرفت این پروژه 50 درصد بیشتر نیست چون طی این سالها تغییرات تورمی منجر شده تا هزینه هایی که پیمانکار برآورد کرده بود، تغییرات فاحشی پیدا کند. بنابراین پروژه کشف رود طی یک و نیم تا دوسال گذشته رشد بسیار کمی داشته و پیشرفت چندانی نداشته است چراکه دولت قرار بوده این هزینه ها را به شهرداری بدهد، اما نداده است و منابع مالی شهرداری هم محدود است. مختاری در پاسخ به این سوال که این میزان اعتبار تا چه زمانی باید پرداخت می شد؟ می گوید: بر اساس پیشرفت پروژه و اعتبار دولت حداکثر ظرف یک سال تا یک و نیم سال باید پرداخت می شد، اما شهرداری در کشف رود چه در سپتاژ و چه در مهندسی رودخانه و بستر در مجموع بیش از 200 میلیارد تومان هزینه کرده است. وی تصریح می کند: این بودجه های دولتی را معمولا سازمان برنامه باید پیگیری کند، تخصیص های آن را بگیرد و به استانداری بدهد و آنها نیز به شهرداری بدهند. در این راستا ما باید مکاتبه کنیم که هزاران بار مکاتبه کردیم، مراجعه هم کردیم، اصل این بودجه مستقیم به ما داده نمی شود و باید به سازمان برنامه داده شود تا از طریق استانداری به ما تفویض شود، اما هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است.
تسهیلات 53 میلیاردی که قول معاون رئیس جمهور بود هم نیامد!
از مدیرعامل سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری مشهد درباره سرنوشت قول معاون رئیس جمهور برای پرداخت تسهیلات 53 میلیاردی به منظور تکمیل تصفیه خانه سپتاژ سوال می کنیم که پاسخ می دهد: مصوبه ای هم در سال گذشته داشتیم که سازمان محیط زیست در آن زمان قبول کرد که از محل صندوق محیط زیست مبلغ 53 میلیاد تومان را به صورت وام به شهرداری مشهد برای تصفیه خانه سپتاژ بدهد، اما پرداخت این وام هم به دلیل مشکلات متعدد اداری که در بانک توسعه تعاون و خود صندوق محیط زیست داشت، خیلی طولانی شد. درحال حاضر هم تقریبا با پیگیری های بسیار زیاد در آخرین مراحل تصویب خود به سر می برد تا بتوانیم این وام را در قبال ارایه صورت وضعیت، از بانک توسعه تعاون دریافت کنیم. وی تصریح می کند: بنابراین مجموعه مشکلات مالی طی این دوسال گذشته به خاطر عدم تخصیص اعتبارات دولتی، منابع مالی محدود شهرداری و طولانی شدن این وام باعث شد این پروژه روی همین 50 درصد متوقف شود. مختاری در پاسخ به این سوال که این وام را چه زمانی دریافت می کنید؟ بیان می کند: این وام تقریبا آماده پرداخت است و ما باید مشکل را با پیمانکار حل کنیم. برای این منظور یا باید بتوانیم لایحه ضرر و زیان آن را مصوب کنیم که پیمانکار بتواند کار را با قدرت شروع کند یا اینکه با این پیمانکار، کار را فسخ کنیم و با پیمانکار جدیدی کار را شروع کنیم، در این باره در مرحله تصمیم گیری هستیم. مختاری تاکید می کند: این وام را از سال گذشته آقای سلاجقه (معاون رئیس جمهور) در جلسه ای تصویب کرد، اما روند تخصیص آن یک سال طول کشید که تا یکی دو هفته قبل آخرین اقدامات آن انجام شد و تقریبا آماده است و مشکلی ندارد. پیمانکار ما باید کار کند و وضعیت را به بانک ارائه بدهیم و آنها هم پولش را پرداخت کنند که تقریبا این حل شده است. مختاری می گوید: علاوه بر این ما در سال کلی هزینه های انتظامات و حراست کشف رود را می دهیم چون تخلفاتی مثل برداشت غیر مجاز آب، خسارت به درختان یا تخلیه فاضلاب و... وجود دارد که بابت انتظامات و نگهداری آن فضاها، مقداری زیادی هزینه
می دهیم که این ها هزینه هایی است که به شهرداری تحمیل شده و محلی برای دریافت آن نداریم. لذا این مسائل منجر میشود پییشرفت پروژه بدون حمایت دولت کند شود. وی می افزاید: هزینه جاری (نگهداری) کشف رود 16 میلیارد و 700 میلون تومان بوده است که در اصلاح بودجه به 23 میلیارد و 300 میلیون تومان اصلاح شده است.
دستور فعال کردن مجدد پروژه
مدیرعامل سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری مشهد در توضیح اقدامات اخیر برای احداث تصفیه خانه سپتاژ نیز می گوید: طی دو سه ماه اخیر با دستوری که داده شد مجدد تلاش مضاعفی را شروع کردیم، چون جلسه ای در استانداری با حضور آقایان پژمانفر و خدایی گذاشته شد و اعلام کردند که مشکلات پیمانکار را حل کنیم و پروژه را دوباره فعال کنیم. بعد از آن جلسه که مصوباتی داشت، به پیمانکار و دستگاه نظارت خودمان دستوراتی را ابلاغ کردیم که محاسبه کنند این پروژه در چه مرحله ای از ضرر و زیان است چون تعدیل هایی که مصوب شده جوابگوی هزینه های پیمانکار نیست. از این رو باید این را به شورای فنی استان ببریم و در قالب یک لایحه ضرر و زیان برای پیمانکار قیمت های جدید را بگیریم. وی می افزاید: در یک قسمت هایی برای پیمانکار با تعدیل ها کار می صرفد که ما آنها را فعال کردیم و روزانه 30 تا 40 نیروی پیمانکار در قسمت های سیویل آن مشغول به کار هستند و پروژه از حالت رکودش خارج شده است، اما تا این مصوبات را از شورای فنی استان بگیریم و ابلاغ کنیم، امیداریم آن قسمت های دیگر نیز فعال شود.
خروج کشف رود از منطقه حفاظت شده در یک ماه گذشته
مدیرعامل سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری مشهد با اشاره به انجام 250 هکتار درختکاری در کشف رود اظهار
می کند: تا امروز اجازه بارگذاری در کشفرود را نداشتیم چون کشف رود منطقه ویژه حفاظت شده اعلام شده بود، در مناطق ویژه حفاظت شده هم هیچ گونه اقدامی در زمینه پروژه های اقتصادی و... را نمی توان انجام داد. خوشبختانه در یک ماه قبل در شورای عالی محیط زیست کشور، کشف رود از منطقه حفاظت شده خارج شد، یعنی در جاهایی که بستر جواب میدهد و امکان بارگذاری اقتصادی وجود دارد، بخشی از هزینه های ما میتواند برگردد. البته این مستلزم زمان است چون یک تا دوسال طول می کشد تا این
پروژه ها توسط مشاور ما تعیین و مصوب و برای آن سرمایه گذار پیدا شود.
وعده بهره برداری؛ نیمه دوم سال 1403!
در ادامه به وعده 29 تیرماه شهردار مشهد اشاره می کنیم که در آن جا محمدرضا قلندر شریف وعده داده بود «تا پایان سال تصفیه خانه سپتاژ به بهره برداری خواهد رسید.»؛ وعده ای که به نظر می رسد با این شرایط حتی نزدیک به تحقق هم نباشد. مدیرعامل سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری مشهد در این زمینه می گوید: با قیمت های موجود برآورد ما این است برای تکمیل 50 درصد دیگر این پروژه
بین 150 میلیارد تا 200 میلیارد تومان دیگر هزینه نیاز است. هر چند هرسال 20 تا 30 میلیارد تومان بر اساس بودجه ای که داریم، برای آن می گذاریم اما باعث میشود روند کار طولانی شود. عزم بر آن است که تا انتهای سال آینده حتما سپتاژ به پایان برسد. پروژه برای اینکه به بهره برداری برسد، هنوز کار دارد. اما امیدوارم در 6 ماه دوم 1403 این اتفاق رقم بخورد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 213
تخته گاز خودروهای پرمصرف در جاده ناترازی بنزین
در نبود برنامه جامع و فعالی برای مهار مصرف بنزین، گزارش ها از ناترازی روزانه 10 میلیون لیتری بنزین خبر می دهد. مدیر عامل شرکت ملی پخش فرآورده های نیز نفتی تداوم تولید خودروهای بی کیفیت را عامل از دست رفتن فرصت صادرات روزانه 50 میلیون لیتری دانسته است

شوک درمانی قیمتی و سناریوهای غیر قیمتی به تنهایی جواب نمی دهد!
در پاسخ به پدیده مهار مصرف بنزین، تاکنون بهکرات از افزایش قیمت صحبت شده است. با این حال، به نظر می رسد افزایش قیمت، تنها منجر به شوک درمانی مصرف می شود. نموداری که خبرگزاری فارس آن را منتشر کرده نشان می دهد با در نظر گرفتن افزایش قیمت بنزین در سال 98 (و حتی اگر تاثیر کرونا بر کاهش مصرف بنزین نیز به حساب افزایش قیمت ها در آن سال گذاشته شود) باز افزایش قیمت، تاثیری بر کاهش روند بنزین نداشته و هم اکنون رقم مصرف بنزین دقیقاً در نقطه ای قرار دارد که اگر شوک قیمتی آبان 98 وجود نمی داشت، در همان نقطه یعنی 118 میلیون لیتر در روز بود. این موضوع به این علت رخ داده که در سال های اخیر به صورت ریشه ای به مسئله ناترازی بنزین پرداخته نشده است.از سوی دیگر در ماه های گذشته چندین راهکار غیر قیمتی نظیر کاهش کارت های سوخت جایگاه داران و کاهش سهمیه سوخت آزاد مورد استفاده قرار گرفته است. این موارد هر چند بر کاهش قاچاق و مصرف سوخت موثر بوده، اما در نهایت منجر به کنترل مصرف سوخت نشده است.
بی توجهی به تولید خودروهای کم مصرف و اسقاط خودروهای فرسوده
یکی از موضوعاتی که بهطور کلی در سال های اخیر مغفول واقع شده، تاکید بر حل مسئله تولید و عرضه در صنعت خودرو، بدون توجه به کیفیت این تولیدات از منظر مصرف سوخت است. البته به آن باید سهم بالای خودروهای فرسوده در کشور به دلیل عدم توان صاحبانشان برای جایگزینی با خودرو نو را هم اضافه کرد. به گزارش پایگاه خبری انتخاب به نقل از مدیر عامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی، هم اینک 55 درصد خودروهای کلانشهرها فرسوده اند.
نگاهی به خودروهای نسبتاً جدید خودروسازان در سال های اخیر نشان می دهد که مصرف سوخت آن ها چندان بهبود نیافته است. به عنوان مثال طبق اطلاعات مندرج در پایگاه های ایران جیب و خودروبانک، مصرف سوخت ترکیبی دنا پلاس توربو اتوماتیک 8.1، تارا اتوماتیک 7.29، شاهین اتوماتیک 7.52 و آریا 6 لیتر در هر صد کیلومتر است.
از دست رفتن فرصت صادرات ۵۰ میلیون لیتر بنزین با تولید خودرو ی بیکیفیت
کاهش ناترازی، تنها یک روی سکه مسئله مصرف سوخت خودروهای تولیدی است. روی دیگر این سکه، عدم النفع ناشی از صادرات بنزین در نتیجه کاهش مصرف سوخت است. در این باره خبرگزاری تسنیم به نقل از مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران گفت: اگر خودروهای کشور با استاندارد بینالمللی تولید میشد، مصرف بنزین به ۶۰ میلیون لیتر در روز کاهش مییافت و میتوانستیم روزانه ۵۰ میلیون لیتر صادرات داشته باشیم.
برنامه جامع لازم است
به نظر می رسد تجربه شکست خورده آبان 98 موجب شد که سایر تجربه های موفق در حوزه حل ناترازی بنزین که تلفیقی از مدل های قیمتی و غیر قیمتی هستند، از یاد برود. یکی از آنها قانون توسعه حملونقل عمومی و هدفمندی یارانهها بود که از سال 86 اجرای آن آغاز شد. در آن سال به صورت موازی چهار سیاست نوسازی ناوگان حملونقل، توسعه حملونقل عمومی و ریلی شهری، مدیریت مصرف سوخت از طریق سهمیهبندی بنزین و دوگانهسوز کردن خودروها و مدیریت تقاضای سفر در دستور کار قرار گرفت و دولت وقت پس از اجرای راهکارهای غیرقیمتی، گام اول هدفمندی یارانهها را وارد فاز اجرایی کرد. در این مدل، سیاستهای غیرقیمتی پایه اصلی یک «برنامه جامع» برای کنترل مصرف بنزین قرار گرفتند و از سیاستهای قیمتی برای افزایش کارآیی سیاستهای غیرقیمتی استفاده شد. یعنی مقوله قیمت انرژی به عنوان یک ابزار و نه هدف مورد توجه قرار گرفت. یکی از تبعات مثبت اجرای این سیاست باعث شد که مصرف مردم از سوخت بنزین به سوخت پاک و ارزانتر سیانجی تغییر پیدا کند و مصرف این سوخت پاک از حدود صفر به 20 میلیون متر مکعب در روز برسد و جایگزین روزانه 20 میلیون لیتر بنزین شود. موضوعی که در سال های بعد به آن اهمیت چندانی داده نشد و این را از روند رو به قهقرای رشد تعداد جایگاه های سی ان جی در کشور می توان یافت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


تعداد بازدید : 173
جریان ساز حتی در تبعید
کتاب «آقای ایرانشهر»،روایتی از خاطرات رهبر معظم انقلاب در دوران تبعید،رونمایی شد

«بسمه تعالی
نگارش و تخیل آقای مخدومی جذاب و دامنهدار است. طبق معمول درباره این حقیر مبالغه و بزرگ نمایی شده است. خاطره اُنس با مردم مهربان ایرانشهر برای من فراموش شدنی نیست، ولی این کتاب آن را برجستهتر کرد، اگرچه بخشهای زیاد و شاید بیشتر رویدادهای آن دوران ناگفته مانده است.»
ماجرای نوشتن کتاب
کتاب «آقای ایرانشهر» بهتازگی ،در گروه آثار زمستان ۱۴۰۲ وارد بازار نشر شده است. روایتهای «آقای ایرانشهر» در ۳۸ فصل گردآوری شده و نویسنده کتاب درباره آن، در یکی از مصاحبههایش اینچنین گفته است:« آقای سید مهدی حسینی که از محققین هستند خاطرات مربوط به تبعید حضرت آقا به ایرانشهر را مفصل جمعآوری کرده بود. با تعداد زیادی از افراد مصاحبه کرده بودند. چندین سفر به سیستان و بلوچستان و جاهای مختلف داشتند و درواقع یک پرونده مفصل و قطوری از روایات شاهدان جمعآوریشده بود. دنبال نویسندهای میگشتند که این اطلاعات را بنویسد و به بنده پیشنهاد دادند و بنده چون غالباً خودم تحقیق میدانی انجام میدهم که بتوانم حق مطلب را ادا کنم، علاوه بر این پرونده محتوایی، تمام کتبی که در این رابطه به چاپ رسیده بود، مثل «خوندلی که لعل شد»، «بر تبعید»، «شرح اسم» و... را بررسی کردم و بعد هم خودم برای دیدن مکان و راویان و مصاحبه با آنها سفرهایی را به منطقه داشتم. اینها انجام و این کتاب تالیف شد.»
تبعیدی جریان ساز
تصور کنید وارد شهری غریب شدهاید؛ شهری کم برخوردار که مشکلات اقتصادی زیادی قلب و روح مردم را آزرده است.حالا شما هم بنا به دلایلی قرار است مدت نامعلومی در این شهر زندگی کنید. بیتردید بسیاری از ما پس از ورود به این شهر غریب به دنبال حل مشکلات شخصیمان میافتیم و شاید تعداد اندکی هم باشند که نفع عمومی را در نظر بگیرند. کتاب«آقای ایرانشهر » همداستان یک روحانی غریب و جوان به نام «سید علی» است که در دوران طاغوت به ایرانشهر تبعید شده است. در این کتاب با شخصیتی منحصر به فرد روبهرو هستیم که بهمحض ورود به ایرانشهر سعی در شناسایی مشکلات مردم و خدمترسانی به آنها دارد. روز و شب ،یکسره در حال برنامهریزی است تا بیشتر به مردم خدمت کند .کار بهجایی میرسد که در تبعید بودن را فراموش میکند و خدمت به مردم به تنها دغدغهاش بدل میشود .
حضرت آیت ا... خامنهای که این زمان، روحانی جوانی است، رودررو با مردم به گفتوگو مینشیند و گرهها را یکی پس از دیگری از کار آنها باز میکند.مردم ایرانشهر و شهرهای اطراف وقتی تلاشهای ایشان را میبینند، این تبعیدی غریب را عضوی از خود می دانند و اینگونه است که مهر روحانی تبعیدی بر دل مردم این دیار می نشیند و با اشتیاق تکریمش میکنند.
ترفندهای ناکام ساواک
در بخشی از کتاب که با فرازوفرودهایی خواندنی همراه است، با ترفندهای مختلف ساواک روبهرو میشویم که به هر طریقی سعی در ایجاد اختلال در خدمترسانی آیت ا... خامنهای به مردم و همچنین کاهش محبوبیت او دارد، اما هر بار، با درایت آیت ا... خامنهای، روبهرو و نقشههایشان نقش بر آب میشود، اما کار به همینجا ختم نمیشود و اتفاق پشت اتفاق رخ میدهد. نویسنده کتاب «آقای ایرانشهر»سعی کرده با زبانی صمیمی و بهرهگیری از فنهای داستانی (البته تا حدی که به تغییر واقعیتها منجر نشود) بخشی از تاریخ ایران و مجاهدتهای مقام معظم رهبری را روایت کند. در ادامه، برشی از این کتاب را میخوانیم:
« لایهنازک پوستِ روی قلم پا، لهیده شده. حفره روی ساق پا، مثل مشک سوراخ، شره کرده تا پایین؛ تا روی برآمدگی پا؛ تا جای مسح. چرخ های شنی سرما، به زخمها که میرسد، میگزد و میگذرد؛ نه، نمیگذرد، درجا میزند! یا شاید میگذرد، اما تمام نمیشود! قطاری است که واگنهایش پایان ندارد. چیدمان صندلیهای هواپیما، سلولی است؛ مثل کندوی زنبور. این یعنی برای پرواز هوایی باید لاغر باشی! مهماندارها لاغرند، صندلیها لاغر، راهروها لاغر و گاریهای پخش غذا، لاغر.
با شرایطی که در هواپیما تعبیهشده، مسافران فربه، خیلی سختی میکشند؛ انگار بهزور بخواهند در قبر یکوجبی بچپانندشان. هم خودشان آزار میبینند، هم اطرافیان را آزار میدهند. درست مثل بنده که یک مسافر فربه در سمت چپم نشسته. یکچهارم حجمش را روی صندلی من ریخته، دوچهارم روی صندلی خودش و یکچهارم باقی مانده نصیب همسلولی سمت چپش شده.
من در این شرایط میخواهم جزوات خاطره را بخوانم و حال و هوای سلول ساواک مشهد در سال ۵۶ را درک کنم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 230
تیغ مجلس بر ریشه رانت های صدور مجوز کسب وکار
قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار، با ورود به حوزه صدور مجوزها، یکی از گلوگاه های اصلی رانت، امضای طلایی و موانع تصنعی ورود به کسب و کارها را از میان برداشته است


بسیاری از مردم تا همین سال های اخیر، از کاغذبازی ادارات مختلف از جمله نهادهایی که اقدام به صدور مجوز مشاغل مختلف می کردند، گلایه مند بوده یا هستند. انعکاس کامل این موضوع را می توان در رده بندی های جهانی از فضای کسب و کار کشور مشاهده کرد. آخرین داده های موجود در پایگاه «انجام کسب و کار» بانک جهانی نشان می دهد که در سال 2020، رتبه ایران در شاخص انجام کسب و کار، 127 بوده است. هر چند اشکالاتی کارشناسی به این رده بندی تاکنون وارد شده، با این حال، با در نظر گرفتن اصلاحات احتمالی، باز نمی توان ادعا کرد که جایگاه کشور ما در این شاخص، تاکنون مطلوب بوده است.
دیوار بلند موانع صدور مجوز
یکی از مهم ترین عواملی که موجب دشواری راه اندازی و فعالیت کسب و کارهای بخش خصوصی می شود، انواع و اقسام موانع ورود به مشاغل و آغاز کسب و کار است؛ موضوعی که متقاضیان دریافت این مجوزها با پرداخت وقت، هزینه، طی مراحل مختلف کاغذ بازی، برخوردهای سلیقه ای و... به خوبی آن را لمس کرده اند. گزارش 18166 مرکز پژوهش های مجلس در این زمینه بررسی قابل توجهی انجام داده و آورده است: «بنابر گزارش وزارت اقتصاد و دارایی، در دو سال منتهی به پایان خرداد 99، تعداد 848.077 مجوز صنفی از سامانه G4B درخواست شده که در نهایت برای 52 درصد از درخواست ها مجوز صادر شده است. در واقع برای حدود نیمی از درخواست های متقاضیان مجوز صنفی، اصلاً مجوزی صادر نشده و بنابراین تعداد زیادی از متقاضیان پروانه کسب یا از ورود به عرصه فعالیت اقتصادی باز می مانند یا فعالیت خود را به طور غیررسمی آغاز کرده و ادامه می دهند.» به این مورد باید رتبه جهانی ایران در «زیرشاخص شروع کسب و کار» را نیز افزود که در سال 2020، جایگاه ایران را در رده 178 نشان می دهد.
انحصارهای شغلی؛ ملغمه ای از رانت و تعارض منافع
در سال های گذشته، دشواری دریافت مجوزهای کسب و کار به این جا ختم نشده است. به این موضوع باید وجود برخی انحصارها در برخی مشاغل را نیز اضافه کرد که پیشتر وجود داشته و بعضاً هنوز هم کاملاً مرتفع نشده اند. در این باره، گزارش کارشناسی شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران (ایتان) که در 15 بهمن 1397روی پایگاه این شبکه قرار گرفته، نشان میدهد اصلیترین علت عدم توسعه اشتغال خدمات در ایران ایجاد شرایط انحصاری و شبه انحصاری در مهمترین بازارهای ارائه خدمت است. این گزارش با بررسی ظرفیت بخش هایی مانند پزشکی، دندانپزشکی، وکالت و خدمات دفاتر اسناد، با نگاهی به میانگین های جهانی، این طور برآورد کرده است که ظرفیت ایجاد اشتغال خدمات حرفه ای بررسی شده، در حدود یک میلیون نفر بوده است (طبیعتاً فعال سازی این ظرفیت در شرایط رفع انحصار،به زمانی بیش از یک سال نیاز خواهد داشت). به عنوان مثال این گزارش برای حوزه وکالت آورده است: «در بازار خدمات حقوقی کشور که وضعیتی مشابه بازار سلامت دارد، حدود 70 هزار نفر وکیل در کشور فعال هستند که محاسبه شاخص سرانه آن نشان میدهد به ازای هر 100 هزار نفر فقط 76 وکیل وجود دارد. این در حالی است که بهطور متوسط این شاخص در دنیا برابر 240 وکیل به ازای هر 100 هزار نفر است. برزیل با سرانه 482 در جهان و کویت با سرانه 144 وکیل در منطقه پیشتاز هستند. این اختلاف حاکی از کمبود زیاد وکیل در کشور است. این گزارش علت اصلی کمبود وکیل در کشور را تعیین ظرفیت سختگیرانه برای آزمون وکالت دانسته و افزوده است: در کشورهایی که در شاخص تعداد وکیل وضعیت مناسبی دارند، قبولی در آزمون وکالت بر مبنای کسب حداقل نمره و احراز صلاحیت علمی لازم، انجام میشود و ظرفیت مشخصی برای تعداد پذیرفتهشدگان درنظر گرفته نمیشود. برخلاف این در ایران ظرفیت پذیرش برای آزمون وکالت بهصورت دستوری توسط کانون وکلا تعیین میشود؛ که این موضوع موجب کمبود قابلتوجه وکیل در کشور و انحصاری شدن بازار خدمات شده است. انحصار موجود علاوه بر جلوگیری از ایجاد اشتغال برای تعداد زیادی از فارغالتحصیلان دانشگاهی مانع توسعه خدماتی از قبیل مشاورههای تخصصی، داوری، میانجیگری، وکالت پیمانی، پیگیری حقوق عامه و... شده است.»
قیمت های نجومی مجوزهای کسب و کار ماحصل کاغذبازی های افراطی سیستم دولتی
مرور شرایط تاریک سال های گذشته نشان می دهد که در فضای سخت صدور مجوزهای کسب و کار، قیمت برخی از این مجوزها در بازار آزاد یا بهتر بگوییم بازار سیاه، نجومی شده است. در این زمینه گزارش (22017538) مرکز پژوهش های مجلس مورخ 11 خرداد 1400 و اظهارات جلال، مشاور وزیر اقتصاد در 18 مرداد 1401، نرخ پیشنهادی فروش برخی از این مجوزهای کسب و کار (در زمان های مذکور) را بیان کرده است.
برداشته شدن موانع مصنوعی ورود به مشاغل با قانون مجلس
در این شرایط نهاد مجلس در سال های اخیر، اقدام به تصویب قانونی با عنوان «تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار» کرد که به نظر می رسد می تواند به بسیاری از موانع زائد پیش روی آغاز کسب و کارها پایان دهد. این در حالی است که پیشتر قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر نیز به تصویب مجلس رسیده بود اما به نظر می رسد از آن جایی که به مانند قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار روی گلوگاه صدور مجوزها تاکید نداشت، نتوانست آن طور که باید اثربخش باشد.
قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار چه می گوید؟
طبق قانون مذکور، مجوزهای کسب و کار به دو گونه تایید محور و ثبت محور تقسیم بندی میشوند. مجوزهای تایید محور برای کسب و کارهایی است که مربوط به حوزه های حساسی نظیر سلامت و محیط زیست می شوند. بر این اساس صرفاً درخواست این نوع مجوزها، نیازمند بررسی و تایید مراجع صدور مجوز است؛ اما برای مجوزهای ثبت محور که شامل سایر مجوزهای کسب و کار هستند، اتمام مراحل ثبت نام در درگاه ملی مجوزهای کشور به منزله صدور مجوز خواهد بود. البته متقاضیان این مجوزها باید در زمان ثبت نام در درگاه ملی مجوزها، فرم تعهد به اخذ استانداردهای اجباری و مراعات قوانین و شرایط حرفهای مورد تأیید هیئت مقررات زدایی و بهبود محیط کسب و کار را امضا کنند. مرکز ملی مطالعات، پایش و بهبود محیط کسب و کار نیز موظف است حداکثر ظرف سه روز کاری پس از تکمیل ثبت نام در درگاه ملی مجوزهای کشور، مجوز به همراه شناسه یکتای مجوز صادر شده برای شخص حقیقی یا حقوقی متقاضی را به شکل برخط صادر کند.
این قانون همچنین در مورد برخی دیگر از مشاغل که به شیوه آزمون و تعیین سهمیه قبولی مجوز اشتغال به آن شغل را صادر می کردند نیز با حذف سقف سهمیه، کسب نمره مشخصی در آزمون را جایگزین آن کرده است. به عنوان مثال در حوزه سردفتری، این قانون سازمان ثبت اسناد و املاک کشور را موظف کرده که هر سال از طریق سازمان سنجش، آزمون سردفتری و دفتریاری را برگزار کند. بر این اساس هر متقاضی که هفتاد درصد نمره یک درصد برتر آزمون را کسب کند، میتواند پروانه سردفتری را دریافت کند. همچنین هرگونه انتقال امتیاز موضوع این ماده قانون منوط به قبولی انتقال گیرنده در آزمون مذکور است. در حوزه وکالت و کارشناس رسمی دادگستری نیز فرایند مشابهی برای ورود به این مشاغل در نظر گرفته شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 352
سرکرده افراط گرایان درخط پایان


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 273
اعتراف دزدان گوشی قاپ به ۳۵۰ فقره سرقت!

مقام ارشد انتظامی مشهد با اشاره به انتقال دو موتورسوار مذکور به مقر انتظامی خاطرنشان کرد: با توجه به حساسیت پروندههای گوشی قاپی، بلافاصله بازجوییهای تخصصی از آنان آغاز و مشخص شد که دو متهم ۱۶ و ۱۸ ساله طی چند ساعت گذشته پنج فقره سرقت انجام داده اند چرا که در بازرسی بدنی از ترکنشین موتورسیکلت، ۵ دستگاه گوشی تلفن سرقتی از جاسازی ماهرانه در ناحیه کمر وی کشف و ضبط شد.
وی گفت: با حضور تعدادی از مالباختگان در مرکز انتظامی و بررسی دوربینهای مداربسته در مکانهای جغرافیایی جرم، سرنخهایی از همدستان دیگر آن ها به دست آمد و بدین ترتیب تحقیقات پلیس برای ریشه یابی ماجرای گوشی قاپی در جنوب شهر وارد مرحله جدیدی شد. دو سارق موتورسوار که با مشاهده اسناد و مدارک انکارناپذیر، چارهای جز بیان حقیقت نداشتند، سه تن دیگر از اعضای شبکه خود را به پلیس لو دادند. به همین دلیل گروهی از افسران تجسس عازم منطقه خواجه ربیع شدند و در چند عملیات ضربتی مخفیگاه دزدان گوشی قاپ را به محاصره درآوردند و عاملان سرقتهای شبکهای در جنوب مشهد را در حالی به دام انداختند که در بازرسی از مخفیگاه آنان نیز تعدادی گوشیهای سرقتی، چندین قبضه کارد و قمه به همراه دو دستگاه موتورسیکلت کشف شد که در گوشی قاپیها مورد استفاده قرار گرفته بودند.

«کلیددار امنیت مشهد» اضافه کرد: در بازرسی از مخفیگاه مالخران ۱۰۶ دستگاه گوشی تلفن سرقتی کشف و مشخص شد که پلیس با یک شبکه گسترده سرقت روبه رو شده است به همین دلیل و با تاکید و راهنماییهای سردار محمدکاظم تقوی (فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی) عملیات مذکور برای دستگیری سرکردگان این شبکه سرقت و شناسایی همه عوامل مرتبط با سارقان، به صورت شبانه روزی ادامه یافت و بدین ترتیب سرنخهایی از انتقال گوشیهای سرقتی به آن سوی مرزهای کشور به دست آمد.
سرهنگ احمد نگهبان همچنین به تغییر سریال گوشیهای مسروقه و تهیه کارتن و دفترچههای جعلی برای فروش آن ها اشاره کرد و افزود: واکاویهای تخصصی عوامل انتظامی بیانگر آن بود که اعضای این شبکه سرقت حتی از استانهای دیگر کشور مدارک و کارتن های گوشی را تهیه میکنند تا در مشهد این کالاهای سرقتی را به فروش برسانند؛ اما ماجرای این سرقتها از آن جا حساسیت بیشتری پیدا کرد که مشخص شد بسیاری از مالخران دستگیرشده، گوشیهای سرقتی را به یک مالخر اصلی در منطقه گلشهر مشهد میفروشند و او نیز این گوشیها را بسته بندی کرده و به آن سوی مرز انتقال می دهد.فرمانده باتجربه انتظامی مشهد ادامه داد: با این اطلاعات عملیات دستگیری مالخر مذکور که به «پدرخوانده مالخران» معروف شده بود، در دستور کار قرار گرفت و گروه عملیاتی پلیس در حالی تحقیق در این باره را آغاز کرد که مالخر مذکور مدام مخفیگاه خود را تغییر میداد و به همین خاطر عملیات
دستگیری وی با وقفه مواجه میشد. سرهنگ نگهبان اضافه کرد: بالاخره آخرین مخفیگاه وی در منطقه گلشهر زیر چتر اطلاعاتی قرار گرفت و او در بولوار شهید آوینی به همراه یک زن جوان هنگامی دستگیر شد که سوار یک دستگاه پژو پارس قصد ورود به مخفیگاهش را داشت. وی گفت: در این عملیات ضربتی، انبار گوشیهای سرقتی نیز لو رفت و ۱۱۵ دستگاه گوشی سرقتی دیگر نیز از مخفیگاه این مالخر حرفهای کشف و ضبط شد.

وی با بیان این که ماموران انتظامی بعد از 2 ماه فعالیتهای اطلاعاتی و عملیاتی موفق شدند این شبکه سرقت را متلاشی کنند، افزود: تاکنون ۵ سارق و 6 مالخر از اعضای این شبکه دستگیر شدهاند و ۲۲۶ دستگاه گوشی سرقتی هم کشف شده است که بررسیها برای شناسایی مالباختگان ادامه دارد و متهمان نیز روانه زندان شدهاند. این مقام ارشد انتظامی در پایان به سارقان و به ویژه گوشی قابها هشدار داد: عملیاتهای اطلاعاتی و شناسایی سارقان و مالخران همچنان در مشهد ادامه دارد و طبق هماهنگیهای قضایی با عاملان این گونه سرقتها که «احساس امنیت» در جامعه را به خطر میاندازند با قاطعیت تمام برخورد خواهد شد و مجازات سختی در انتظار زورگویان و گوشی قاپ های موتورسوار است. سرهنگ نگهبان گفت: مجرمان یقین بدانند که راه گریزی ندارند و در نهایت زیر تیغ قانون قرار میگیرند. بنابراین تا فرصت
باقی است دست از اعمال خلاف بردارند و به مسیر صحیح زندگی بازگردند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 259
صف ساز مثل وام جدید ازدواج
با مصوبه کمیسیون تلفیق بودجه 1403 کشور، وام ازدواج به 300 و 350 میلیون تومان افزایش یافت، اما وزارت ورزش و جوانان می گوید، بالا بردن سقف این وام به تنهایی مشکلی را حل نمیکند، بلکه سخت گیریهای بانک ها و مشکلات زوج ها را بیشتر میکند. عضو کمیسیون تلفیق به خراسان تاکید می کند که مشکلی پیش نمی آید

اما پیشنهاد و موافقت کمیسیون تلفیق بودجه 1403 با مبالغ جدید، واکنش وزارت ورزش و جوانان را به همراه داشت و وحید یامین پور معاون امور جوانان این وزارتخانه نسبت به این مبالغ هشدار داد و تصریح کرد، با این ارقام، بانک ها نسبت به پرداخت آن، سخت گیرتر می شوند. در همین حال، غلامحسین رضوانی عضو کمیسیون تلفیق بودجه در گفت وگو با خراسان، از این تصمیم دفاع می کند و آن را اجرایی می داند.
این را هم لازم است اشاره کنیم که مطابق با قانون بودجه 1402، مبلغ وام ازدواج که به پرداخت آن در ماده ۶۸ قانون جوانی جمعیت نیز تاکید شده است، امسال برای دختران زیر ۲۳ سال و پسران زیر ۲۵ سال ۲۲۰ میلیون تومان و برای سایرین ۱۸۰ میلیون تومان در نظر گرفته شد. این تسهیلات به هر یک از زوجهایی که تاریخ ازدواج آن ها بعد از ۱/۱ /۱۳۹۸ است، تعلق میگیرد و دوره بازپرداخت آن ۱۰ ساله است.
مشکلات زوج ها بیشتر می شود
اما معاون امور جوانان وزیر ورزش و جوانان هشدارهایش درباره افزایش حدود 65 درصدی و ارقام وام 300 و 350 میلیونی ازدواج بدون در نظر گرفتن سقف پرداخت تسهیلات بانکها چیست؟
- موافق افزایش مبلغ وام ازدواج هستم، ولی تصمیم برای افزایش مبلغ وام باید جامع و با در نظر گرفتن محدودیتهای موجود باشد.
- سیاستهای کنترل نقدینگی و محدودیت سپردههای مردمی در بانکها تعیین کننده است – بالا بردن سقف وام ازدواج به تنهایی مشکلی را حل نمیکند؛ کما این که بانک ها با بالا رفتن مبلغ در تضمینات سخت گیریهای بیشتری میکنند و این مشکلات زوج ها را چند برابر میکند.
- همین امسال هم با صف متقاضیان وام ازدواج روبه رو هستیم. آیا مجلس سقف پرداخت تسهیلات را متناسب با مبلغ وام بالا خواهد برد؟
این دوراهی سخت و صف های طولانی وام
تصمیم کمیسیون تلفیق که به نوعی نظر اولیه مجلس به شمار می آید، در شرایطی است که از یک سو، شرایط ازدواج به دلیل افزایش تورم و گرانی ها، سخت تر شده است و از سویی نیز ساز ناهمساز بانک ها را به همراه خواهد داشت که همواره در اعطای تسهیلات بد خلقی می کنند. هم اکنون ، طبق اعلام رسمی، وام ازدواج در سال جاری طبق گزارشی که از عملکرد ۹ ماهه بانکهای مختلف منتشر شده، فقط به دست ۳۳۸ هزار و ۲۳۸ نفر رسیده که معادل ۵۴ درصد از کل متقاضیان برآورد میشود. بهاین ترتیب هنوز حدود ۴۶ درصد از متقاضیان وام ازدواج ۱۴۰۲ در صف انتظار قرار دارند.
امسال دریغ از پارسال؟
این آمار در شرایطی است، که بخش های رسمی کشور به ویژه صدا و سیما در برنامه های مختلف خود به اشکال گوناگون، جوانان را به ازدواج و فرزندآوری تشویق می کنند.
به نظر می رسد، اگرچه حمایت های مرتبط با ازدواج و فرزندآوری پشتوانه های محکم قانونی از جمله قانون مهم «جوانی جمعیت و تعالی خانواده» را هم با خود دارد، اما در عرصه عمل آن طور که باید مسیر محسوس رو به جلویی را طی نمی کند. خبرآنلاین در گزارشی ضمن بررسی آمارهای بانک مرکزی می نویسد: «با این که آمار دقیقی از کل متقاضیان سالانه وام ازدواج وجود ندارد، اما دادههای بانک مرکزی از آمار دریافت کنندگان تسهیلات قرض الحسنه نشان میدهد، تعداد کسانی که در سال ۱۴۰۱ موفق به اخذ وام ازدواج شدند، حدود ٣٠ هزار نفر نسبت به سال ۱۴۰۰ تقلیل پیدا کرده است.»
با این وصف که در سال ۱۴۰۱ به دست ۸۹۶ هزار و ۵۲ نفر رسیده، درحالی که بانکها سال ۱۴۰۰ قادر به پرداخت این تسهیلات به ۹۲۴ هزار و ۱۴۴ نفر شدند.
اقساط 2.7 میلیونی زیاد نیست؟
اما اگر وام ازدواج در سال جدید به 300 میلیون و برای زوج های زیر 25 و 23 سال به 350 میلیون تومان برسد، یک زوج ماهانه چه مقدار به عنوان بازپرداخت باید بپردازند؟ در پاسخ باید گفت که تسهیلات ازدواج از آن جا که نوعی وام قرض الحسنه به شمار میآید، بانک ها راضی شده اند که همان کارمزد 4 درصد را از زوج ها دریافت کنند. با این احتساب اگر همچون اکنون و سال های قبل، مدت بازپرداخت این وام ها 10 ساله تعیین شود، اقساط یک وام 300 میلیونی ماهانه 2 میلیون و ۷۲۷ هزار و ۲۷۳ تومان و برای وام 350 میلیون تومانی، 3 میلیون و ۱۸۱ هزار و ۸۱۸ تومان خواهد بود. با این ارقام یعنی اگر قرار باشد زوجین، خود اقساط این تسهیلات را پرداخت کنند، دست کم ماهانه باید 5 میلیون و 400 هزار تومان را روانه بانک ها کنند. البته می توان این احتمال را هم داد که مجلس در مصوبه خود، مدت بازپرداخت تسهیلات ازدواج با ارقام جدید را از 10 سال به 12 سال افزایش دهد که در این صورت، اقساط یک وام 300 میلیون تومانی ماهانه حدود 2میلیون و ۲۷۲ هزار تومان محاسبه می شود.

ما موضوع مصوبه کمیسیون تلفیق لایحه بودجه 1403 کشور درباره افزایش وام ازدواج و هشدار وزارت ورزش و جوانان را با غلامحسین رضوانی عضو این کمیسیون در میان می گذاریم. او می گوید: مگر بقیه وام ها که در مجلس تصویب می شود، ضمانت اجرا دارد؟ این مصوبه درخصوص افزایش مبالغ وام ازدواج به 300 و 350 میلیون تومان شبیه سایر تسهیلات است و بانک ها موظف به پرداخت هستند. وقتی از رضوانی می پرسیم، آیا بانک ها با توجه به منابع شان، برای پرداخت این تسهیلات سخت گیری نخواهند کرد؟ پاسخ می دهد، نه به هیچ عنوان، چرا سخت بشود؟ او تاکید می کند: «این مصوبه انشاءا... انجام می شود.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.